شعری برای پیکان جوانان
بعد از افزایش نرخ دلار و اثرگذاری آن بر روی خودروهای
کاملاً ملی همچون پراید و غیره، آدم ناخودآگاه یاد یک رفیق قدیمی میافتد
که اتفاقاً کلی هم باوفا بود…
شعری برای پیکان
کنون که قیمت خودرو به آسمان پر زد
دلم به شوق تو «پیکان»، ببین کجا سر زد
***
دلم هوای تو کرد ای که بیوفا گشتی
که رادیات تو هرگز نمیدهد نشتی
***
فدای ترمزت ای جان، شبیه اسطوره
ندیده هر که تو را، بیگمان بدان کوره!
***
صلابتی که تو داری «اُپل» ندارد هم
صلابتش بهدرک! آب و گل ندارد هم
***
تو حق آبوگل آخر در این وطن داری
بهوقت حمل مسافر، دوای بیکاری
***
کنون که در وطن انبوهی از«دوو» داریم
به شهر و خانه، اتولهای نو به نو داریم
***
اصالت تو کماکان به یاد ما مانده
گرفته بهر تو ای جان، دلی که وامانده
***
تو خود دلیل کلامی، تو اِندِ ماشینی
جنازه تو بُود به ز خودروی چینی
***
که «مازراتی» و «تیبا» و یک عدد «نیسان»
به روی هم نشود چون قراضه «پیکان»
***
دلم گرفته ز «لکسوز» و از همین «لوگان»
به «شورولت» ندهم من جنازه «پیکان»
***
تو را رها نکنم تا «پژو» سوار شوم
تو باشی و الکی «بنز» نُو سوار شوم؟!
***
کنون که نرخ دلار اینچنین رود بالا
در این بساط گرانیِِ قیمت کالا
***
بیا دوباره بر آن عهد کهنه پیمان بند
بیا دوباره به «تجریش» و «ری»، بیا «دربند»
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:الان وبتون رو می زارم توی ویژه های وبم و از امروز تا همیشه هر وقت آنلاین بودم به وبتون بازدید می کنم و نظر می زارم